جدول جو
جدول جو

معنی کلان بینی - جستجوی لغت در جدول جو

کلان بینی
(کَ لامْ)
بزرگ بینی. (ناظم الاطباء). دماغ گنده. آنکه بینی کلان دارد. صاحب بینی کلان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). عناب، اعنب، مرد کلان بینی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جهان بینی
تصویر جهان بینی
مجموعۀ عقاید، باورها و تصورات یک مکتب دینی، فلسفی یا سیاسی که دربارۀ پدیده ها، جهان، انسان و جایگاه او در جهان هستی و یا در جامعه و در تقابل با مسائل اجتماعی ارائه می دهد
فرهنگ فارسی عمید
(کِ)
فال بینی. فالگیری. رجوع به فال بینی و فالگیری شود
لغت نامه دهخدا
(کَ سُ)
کلان سرین بودن. بزرگ بودن سرین. رجوع به سرین شود
لغت نامه دهخدا
(دَ هامْ)
عمل دهان بین. دهن بینی. رجوع به دهان بین شود
لغت نامه دهخدا
(صَ)
خیرخواهی. مصلحت جوئی. رجوع به صلاح شود
لغت نامه دهخدا
(نِ / نَ هامْ)
عمل و صفت نهان بین. رجوع به نهان بین شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صلاح بینی
تصویر صلاح بینی
بهین گزینی مصلحت جویی صلاح اندیشی. خیر خواهی، مصلحت جوئی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار بینی
تصویر کار بینی
کار دانی کار شناسی، (تد زنان) کار عمل: (مرده شورت ببرد با این کار بینیت)
فرهنگ لغت هوشیار